شجریان مسیر زندگی من را مشخص کرد
در گوشه و کنار ایران هستند کسانی که بدون جار و جنجال های رسانه ای و هیاهوهای تبلیغاتی در حوزه های فرهنگی و هنری به فعالیت مشغول هستند و اتفاقاً در کار و هنر و حرفه خود نیز موفقیت های خوبی کسب کرده اند.
محمد بویری- صدای خاک در نظر دارد تا در حد امکان از ظرفیت این نشریه برای معرفی کسانی که قدمی برای اعتلای فرهنگ و هنر ایران برداشته اند استفاده نماید. در این شماره به سراغ کامران حدادی رفته ایم که از جمله افرادی است که علاوه بر تحصیلات دانشگاهی، مدتی نیز به عنوان عضو هیات مدیره انجمن موسیقی خوزستان فعالیت کرده و در چندین حوزه ادبی و هنری و فرهنگی با جدیت و تلاش در حال فعالیت بوده و آثاری خلق کرده است.
-لطفا مختصری درباره شروع فعالیت های هنری خودتان بفرمائید؟
•من هم مثل بسیاری دیگر از کسانی که به دلیل شرایط خانوادگی جذب هنر می شوند به دلیل علاقه پدرم که شنونده حرفه ای موسیقی بودند و اهل مطالعه ازهمان دوران کودکی با نوای تار جلیل شهناز و فرهنگ شریف و نی و کمانچه و به ویژه آواز استاد شجریان آشنا شدم. در واقع هر کاستی که از استاد شجریان در منزل ما پخش می شد من سعی می کردم تا آنرا اجرا کنم. از جمله تصنیف قدیمی و بسیار زیبایی بت چین یا زمن نگارم و بعدتر ها جان جهان و ... این علاقه مندی ادامه یافت تا اینکه در سنین نوجوانی تلاش کردم تا به صورت حرفه ای تر آوازهای استاد شجریان را در آثار مختلف تقلید و یاد بگیرم. همزمان سعی کردم تا سازی را هم فرا بگیرم. البته باید توضیح بدهم که در دوره ای که نوجوانی ما در آن گذشت مدرس موسیقی و استاد طراز اولی حتی در استان خوزستان هم نبود. اصولاً در آن دوران یعنی اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد حتی ساز و آثار موسیقی به شکل امروزی در دسترس نبود. در مواقعی حتی با کسانی که ساز در دست داشتند برخورد هم صورت می گرفت و در مجموع فضای مناسبی برای موسیقی وجود نداشت. شاید ذکر خاطره ای خالی از لطف نباشد. در همان سال های فکر کنم 71 یا 72 یکی از هنرمندان به نام آقای باقری نژاد که از کرمانشاه به اهواز آمده بود و فعالیت موسیقی انجام می داد، برای اینکه هنرجویان را به یادگیری موسیقی ترغیب کند می گفت هر کسی در خیابان نادری اهواز که خیابان معروفی است، یک ساز دستش بگیرد و تردد کند من همان ساز را به او هدیه می دهم. خلاصه اینکه شرایط به این شکل بود و در بعضی مواقع پیش می آمد که سازها را توقیف می کردند. بهرحال در چنین فضایی بود که به موسیقی علاقه مند شدم و به آن پرداختم.
-از محضر چه کسانی برای فراگیری موسیقی استفاده کردید؟
•همان طوری که عرض کردم در ابتدای کار که واقعاً استاد موسیقی که بشود ردیف های موسیقی از وی آموخت در دسترس نبود. البته بودند مدرسانی که موسیقی تدریس می کردند اما در حد همان کتاب های هنرستان موسیقی و تئوری موسیقی معلومات داشتند. بنابراین در ابتدای مسیر علیرغم اینکه هنرجو باید از همان ابتدا زیر نظر استاد تعلیم ببیند اما با سعی و مشقت و تلاش چندبرابری سعی کردم این نقصیه نبود استاد را جبران کنم. آن موقع مثل اکنون هم نبود که انواع و اقسام فایل های موسیقی و اینترنت و... در دسترس باشد. حتی تهیه کاست های شرکتی هم با زحمت میسر بود. بهرحال روشی که من در نظر گرفتم شنیدن بسیار بسیار زیاد و مطالعه بود . بعدها هم که موفق شدم تا به کلاس حضوری اساتید موسیقی در تهران راه پیدا کنم متوجه شدم که بیراه نرفته بودم. در سال 1377 استاد شجریان یک کارگاه آوازی در تالار رودکی برگزار کردند که در طی دو روز مطالب مفید و مهمی را به جمعیت و هنرجویان مشتاق که از سراسر ایران گرد آمده بودند آموزش دادند. از جمله نکات بسیار مهم که ایشان گفتند این بود که در زمانی که بهرحال به استاد دسترسی ندارید با شنیدن و تقلید محض از آثار بزرگان می توانید تا حدود زیادی پیشرفت کنید. اما خوب بهرحال موسیقی ظرایف خاص خود را دارد که جز در محضر استاد بدست نمی آمد. در سال های بعد از محضر استاد مظفر شفیعی که از شاگردان قدیمی استاد شجریان بودند نیز بهره بردم و البته به صورت مقطعی از اساتید بزرگ دیگری نیز استفاده نمودم که به دلیل مداوم نبودن آن ترجیح می دهم نامی از ایشان نبرم.
-خودشما از چه زمانی تدریس موسیقی را شروع کردید؟
•با توجه به اینکه خود من سختی های زیادی را برای یادگیری موسیقی متحمل شده بودم به عنوان مثال هر دو هفته یا هر ماه لازم بود به تهران تردد کنم و با انواع وسایل نقیه از هواپیما گرفته تا اتوبوس و قطار خود را به کلاس اساتید برسانم، بنابراین از همان ابتدا در این فکر بودم تا ترتیبی داده شود تا یکی از اساتید معتبر برای آموزش علاقه مندان از تهران به اهواز بیاید. از میان اساتید آواز، آقای شفیعی انسان بسیار افتاده و فروتن و وارسته ای بودند که به دلیل مسئولیت بالای دولتی هم که داشتند بیشتر تمرکز خود را در آن دوره به تدریس اختصاص داده بودند و اجرای صحنه ای دوری می کردند. من در ابتدا تلاش زیادی کردم تا ایشان را دعوت کنیم به تدریس. هماهنگی ها زیادی هم می طلبید این کار از جمله فراهم کرد مکان تدریس، فراخوان برای انتخاب هنرجویان مستعد و بسیاری هماهنگی های دیگر که در دهه هفتاد و با توجه به نبودن امکانات ارتباطی فعلی، کار مشکلی بود. بهرحال این امر به نتیجه نرسید و از همان دوران با توجه به علاقه مندی هنرجویان و با کسب اجازه از اساتید خود من آموزش مقدماتی را به این دسته از هنرجویان بر عهده گرفتم و در انجمن موسیقی خوزستان آموزش مبانی و مقدمات آواز را آغاز کردم. این تدریس ها حدودا ده سال به طول انجامید و از شهرهای مختلف استان هنرجوها در این کلاس ها حضور داشتند. از نکات مهم هم استقبال نوجوان و حتی بانوان بود که بهرحال استفاده لازم را بردند و بعضی از این ها موفق شدند که در صدا و سیمای آثار اجرا کنند تا خودشان با گروه های موسیقی مشغول فعالیت شوند.
-علاوه بر موسیقی در چه حوزه های هنری و ادبی فعالیت کردید؟ و چه موفقیت هایی حاصل شد؟
•شاید بتوان گفت موسیقی و یا حتی بهتر بگویم علاقه مندی به آواز و استاد شجریان باعث شد تا من مسیری را طی کنم که بیشتر حول محور حوزه های ادبی و هنری بود. به این معنی که سعی داشتم تا همه بخش های زندگی حرفه ایم را با این مقولات مرتبط کنم. بعدها قلم زدن در نشریات مختلف محلی و سراسری، تهیه مقالات متعدد در روزنامه ها، راه اندازی وبلاگ های موسیقی، بعدتر ها راه اندازی مجله فرهنگ و جامعه و بسیاری فعالیت های هنری و فرهنگی دیگر از این جمله بود. همچنین تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته جامعه شناسی فرهنگ تا مقطع دکترا ادامه دادم. البته پیش از آن در اواسط دهه هفتاد در رشته موسیقی دانشگاه تهران پذیرفته شدم که به دلایلی امکان ادامه برایم میسر نبود. بهرحال انجام فعالیت های مرتبط با حوزه نشر، کنسرت موسیقی با گروه های مختلف، همکاری در اجرای جشنواره های موسیقی همیشه در برنامه هایم بوده است.
راه اندازی یک برنامه رادیویی به نام برق و زندگی که تقریباً سه روز در هفته به مدت 5 سال پخش می شد و نویسندگی آن به عهده اینجانب بود و محوریت آن آموزش مفاهیم مدیریت مصرف انرژی با زبانی ساده و هنرمندان بود، نویسندگی و فیلنامه و نمایشنامه مرتبط با حوزه کودکان و نوجوانان، نویسندگی و فیلنامه چند فیلم مستند با گویندگی استاد ناصر طهماسب و داوود نماینده و همینطور تهیه بیش از 40 قسمت موشن گرافیک با محوریت فرهنگ سازی مصرف انرژی از جمله سایر فعالیت ها بوده که مجموع این ها باعث شده تا در چند سال متولی به جوایزی را در سطح ملی کسب نمایم.
از جمله این جوایز می توان به جایزه ملی تبلیغات، جایزه روابط عمومی برتر و همچنین تقدیر ویژه مدیرعامل وقت شرکت توانیر اشاره کرد.
- آخرین اجرای موسیقی شما شامل اجرای آثار استاد حسین علیزاده و استاد شجریان بود. این ها جزو اصطلاحاً کارهای سخت اجرا به لحاظ فرم و محتوا هستند. لطفا در این باره خودتان بیشتر توضیح بدهید؟
•همان طوری که اشاره کردید در آخرین برنامه ای که پیش از شیوع کرونا اجرا به همراه گروه موسیقی آوای آب اجرا کردیم، تصمیم گرفتیم به سراغ آثار استاد حسین علیزاده برویم. گروه از هنرمندان با تجربه ای تشکیل شده بود و قبل از آن اجراهای موفقی را داشتند.و این یکی ازمهمترین عوامل برای انتخاب کارهای استاد علیزاده بود. تصنیف های راز نو و پروانه شو، دستی افشان از جمله کارهایی بود که اجرا کردیم. علت این انتخاب هم این بود که در آن مقطع پیش نیامده بود که گروه یا کسی این قبیل آثار را اجرا کنند. چون این کارها بسیار تکنیکی هستند و چون به صورت هم آوایی هم اجرا می شوند نیاز به چند صدایی دارند. بنابراین تنظیم این کارها بسیار زمان بر و نیاز به ممارست و تمرین گروهی زیادی دارد. اتفاقاً در این اجرا هرچند با محدودیت فراوان، اما موفق شدیم که از بانوان نیز به عنوان همخوان استفاده کنیم که اتفاق مهمی در استان خوزستان محسوب می شد و تا پیش از آن سابقه نداشت.
-برنامه های آینده شما چیست؟
•با توجه به وضعیتی که کرونا به وجود آورده ما هم متاثر این موضوع شده ایم و بسیاری از فعالیت های گروهی مختل شده است. اما هم اکنون مشغول تحقیق و نگارش و ترجمه مقالات علمی و تخصصی در حوزه موسیقی، جامعه شناسی فرهنگ و هنر و همین طور تدریس هستم. همچنین دو اثر در خصوص مبانی ارتباطات و خبرنویسی و در خصوص تحولات روشنفکری مرتبط با مدرنیته در دست انتشار دارم.