---

فاطمه ترابی بانوی کارآفرین و نخبه استان البرز

بانوان سرمایه های ارزشمند یک کشور هستند

در کشور پهناورمان بسیاری از زنان و بانوان با تلاش خستگی ناپذیر موفق شدند به قله های پیشرفت و افتخار دست پیدا کنند. در همین رابطه فرصتی پیش آمد بتوانیم با یکی از بانوان موفق و نخبه استان البرز ملاقات و گفتگو داشته باشیم.

به گزارش صدای خاک، سید کاوه خاتمی- این بانوی نخبه علاوه بر تبحر در رشته هنرهای رزمی؛ کارآفرین و فعال اجتماعی نیز می باشند. اما با تمام مشغله هایش از وظایف مادری نیز غافل نشده و فرزندان موفقی تربیت و به جامعه عرض کرده است. شما را به این گفتگوی جذاب دعوت می کنیم.
با سلام ضمن تشکر، لطفا خودتان را برای مخاطبین معرفی بفرمایید.
منهم عرض سلام دارم خدمت همه شما و عزیزان و مخاطبین خوبتان. فاطمه ترابی 58 ساله هستم از 25 سالگی ورزش را بصورت جدی پیگیری کردم. چون روحیه جنگنده گی دارم به هنرهای رزمی علاقمندم. در 7 رشته رزمی ، کنگ فو توآ، بوکس تایلندی، بوکاتور، کاراته ، کیک بوکس و تکواندو مربی گری می کنم. در این حوزه شاگردان زیادی تربیت کردم. خانواده ام نیز به ورزش علاقمند هستند و در این حوزه ها فعال اند.

گویا در عرصه های دیگری هم فعالیت دارید، توضیح بفرمایید.
بله ، بدلیل علاقه به هنر من مربی 37 رشته هنری از جمله قالی بافی، سرمه دوزی، منجوق دوزی، خنچه آرایی عقد، سفره آرایی، طراحی(دیزاین) و غیره نیز هستم. در سلیمانیه عراق دیزاین(طراح) مدیر هتل نیز هستم. در چندین مجموعه داخل کشور سابقه مدیریت هتل را بعهده داشتم. از جمله تالار و مجموعه عسل در برغان.

نگاه شما به عنوان یک زن به این فعالیت ها چگونه است؟ آیا محدودیت نداشتید؟
به عنوان یک خانم همواره با تلاش مضاعف سعی در برطرف کردن موانع را داشتم. هر انسانی برای پیشرفت و رسیدن به قله های افتخار باید تلاش کند. بیشتر از روی علاقه به این حوزه ها ورود کردم. من کل اروپا را به عنوان گردشگر دیده ام. اولین خانمی هستم که افتخار دارم در ایران به عنوان مدیر کاروان زیارتی فعالیت و مجوز اخذ نمایم. تاکنون 27 بار کربلا و 16 بار به سوریه رفته ام.
قطعا مشکلات فراوانی بر سر راه قرار داشته است. در ابتدا به عنوان یک خانم به من مجوز تحت عنوان مدیر کاروان داده نمی شد. مسئولین استان می گفتند شاید نتوانی از عهده کار به این سنگینی بربیایی!! . رئیس مربوطه در استان به من می گفت مسافرها را می بری و می کشی! اول اعتماد نمی کرد و ایمان نداشت. ولی من خسته نشدم خیلی مقاومت و پیگیری کردم تا متقاعدش کنم. تا بالاخره موافق مشروط کرد. ایشان گفت از اختیارات خودم یکبار اجازه می دهم کاروان ببری؛ اگر موفق شدی و سالم برگشتی ، دفعه بعد زن و بچه ام را هم میدهم شما ببرید!
خلاصه من کاروان اول را بردم و بخوبی برگشتم. یک قواره پارچه کت و شلوار هم هدیه آوردم و دادم . بعد دیدم 13 اتوبوس خانواده ها و زن و بچه از یک ارگان آماده کردند و گفتند حالا این ها را هم شما ببرید. آن موقع من دره کران تور، در خیابان سهروردی تهران مدیر بودم.

لطفا از سایر عرصه های کاری و فعالیت خودتان نیز صحبت بفرمایید؟
همانطور که عرض کردم بدلیل علاقه به ورزش 6 باشگاه ورزشی را در منطقه مارلیک و سرآسیاب استان البرز گرفتم و فعال کردم. به خاطر بافت مردم محروم و نیاز آنان به ورزش دوست داشتم پس با شاگردان تمرین انجام میدادم تارهای صوتی ام کش آمده بود.
درکنار این فعالیت هابرنامه غذایی و سایر مشاوره ها را هم به شاگردان می دادم.
یکی دیگر از علاقه هایم در زمینه گیاهان دارویی است به همین علت مطالعات زیادی برروی گیاهان دارویی و طب سنتی انجام دادم. در این بخش هم یکسری اقدامات انجام می دهیم.
بسیاری از افراد بیمار که نیازمند خدمات دارویی و درمانی هستند را با طب سنتی درمان می کنیم. خیلی از بیماران سرطانی را توانستیم معالجه کنیم.

در مورد این مکان که الان حضور داریم صحبت بفرمایید؟
انجا منطقه حسین آباد مهرشهر کرج است. الان هم در حسینیه متوسلین به گل نرگس هستیم. ما این مجموعه را ساخته و وقف امور خیر کرده ایم. اینجا وقف امام زمان عج است. جوانان هم پدران و مادران سربازان امام زمان عج در آینده محسوب می شوند.
این مجموعه ملک شخصی به مساحت 500 متر مربع است. در جوار این حسینه پدربزرگم مسجد امام حسین (ع) را بنا گذاشت و احداث کرد. داخل مسجد هم موزه شخصی تاریخی به قدمت 150 سال وجود دارد. اولین منزل این منطقه توسط پدرم ساخته شد. در اصل ما کرد هستیم. پدربزرگ من در گذشته از سنندج به اینجا تبعید شد. یک رگ من کرد و یک رگ من از سوی مادر ترک باکوی آذربایجان است.
پدر بزرگ و پدر من به دلیل علاقه و حب به اهل بیت و ائمه همواره از خادمین آنان بودندو هستند. سه تا برادر دارم یکی از برادرانم 600 میلیون تومان در ده سال پیش که خیلی پول بود فقط برای مسجد فرش خرید و وقف کرد . برادر دیگرم نیز هزینه کاشی کاری گنبد و داخل مسجد را توسط بنا و کاشیکارحرم امام حسین(ع) انجام داد.
از هفت سالگی تحت تربیت خانواده ، قرآن را فراگرفتم. اکنون هم خودم و هم خانواده ام حافظ قرآن هستیم. در مسجد هم کلاس قرآن برای جوانان می گذاریم. دخترم در قرآن رتبه کشوری دارد. حدود 250 شاگرد برای آموزش تجوید و قرائت جذب کردیم . روخوانی و روانخوانی قرآن، آموزش سرود و مداحی را نیز به جوانان  آموزش می دهیم. همه اینها رایگان است و شهریه دریافت نمی کنیم. در کنار این گلدوزی و خیاطی را برای علاقمندان برقرار می کنیم. این زمین را هم پدرم به من هدیه کرد تا بتوانم با ساخت آن فعالیت خیرخواهانه را تداوم بدهم.
اینجا شعبه اصلی گل نرگس ما است. شعبه 2 ما در خیابان چهارم آق تپه و شعبه سوم ما هم در سعادت آباد است. مساحت هر کدام هر  800 متر مربع است برای ساخت اینجا خیلی هزینه کردم و شعبه سوم را هم مد نظر دارم بسازم.

گویا خانواده نیز با شما در این فعالیت ها همراهی می کنند؟
بله ، ناگفته نماند دختر بزرگم قهرمان کشوری و جهانی در رشته کیک بوکس است. در هفت رشته ورزشی رزمی هم فعالیت می کند. جزو نخبگان کشوری در این عرصه است و از سوی رهبری هم مورد تقدیر قرار گرفته است.
به خودم هم به دلیل سوابق ورزشی و رزمی ام پیشنهاد برگزاری کلاسهای بادیگاری شده . منهم قبول کردم یک پسرم در رشته رزمی قهرمان آسیا است. ایشان مربی رزمی بچه های سپاه هم است. دختر کوچکم هم پزشک  است . یک دختر دیگر هم مهندس معمار و در کارشناسی ارشد تحصیل می کند. یکی از علت های توسعه این مجموعه به خاطر فعالیت راحت دخترم در عرصه ورزش می باشد. بقدری مشغله دارم که از پاسی شب تا نزدیک های صبح مشغول هستم.
یک گروه در فضای مجازی بنام دارالشفا دارم که به نیازمندان مشاوره طب سنتی ارائه می کنیم.ما کارآفرینی می کنیم حتی گیاهان دارویی را هم خودمان کشت می کنیم.
از آنجا که سرآشپز بین المللی هم هستم، ادویه جات را خودم بصورت خاص تهیه می کنم و می سازم .150 مدل ترشی جات، 150 مدل مربا، 1500 مدل سالاد و 50 مدل سس را بلدم درست کنم.

گویا در امور خیر و کمک به نیازمندان هم فعال هستید؟
بله، البته نمیخواهم خیلی به این موضوع بپردازم و اجازه بدهید برای خودم بماند. ولی خودم و خانواده ام نیت می کنیم هر هفته پنجشنبه یا جمعه ها آش و غذای نذری درست می کنیم و مناطق محروم توزیع می کنیم. از آنجا که به آشپزی خیلی علاقه دارم، یک آشی ابداع کرده ام که 14 نوع سبزی دارد اینرا با خانواده درست می کنیم و به نیت امام زمان عج در مناطق محروم توزیع می کنیم. خداوند هم به این پخت و پزها برکت می دهند. میخواهیم مردم با امام زمان عج ارتباط قلبی برقرار کنند. ما معتقدیم آقا حی و زنده اند . من به حضرت خیلی ارادت دارم برای همین در دوره های امام زمان شناسی شرکت کردم. ایشان در جزیره ای به نام «جابلقا»زندگی دارند. در کنار اینها مردم هم نذورات خودشان را در اینجا آماده و توزیع می کنند.

با توجه به اینکه به ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک می شویم؛ شما به عنوان یک بانوی کارآفرین چه توصیه ای دراین خصوص دارید؟
در حال حاضر شاید عده ای در جامعه به فضای موجود بدبین باشند. ولی با توجه به ارتباطی که با گردهمایی بسیاری از جامعه مخاطبین دارم چه در داخل و چه در خارج کشور از طریق فضای مجازی، خودم  را خدمتگزار مردم می دانم و به این امر افتخار می کنم. مطمئن هستم امام زمان عج خودش کمک می کندو سربازان خود را برای کمک می فرستد.
در همین راستا هم در مسجد و هم در حسینه خودم و بچه ها و اطرافیانم کار فرهنگی می کنیم و منطقه را تحت پوشش قرار می دهیم و مردم را به موضوع ترغیب می کنیم.

چه توصیه ای به اطرافیان و مخاطبین خودتان برای انتخابات دارید؟
توصیه می کنم مردم حتما برای انتخاب فرد اصلح تحقیق کنند. حتما در انتخابات شرکت بکنند چون اگر عرصه را خالی کنیم مدیران نالایق بر روی کار می آیند. بسیاری از افراد هم خالصانه خدمت می کنند.
یک زمانی من مدیر 6 الی 7 باشگاه ورزشی بودم . صبح تا شب مشغول فعالیت بودم شاید الان هم در شبانه روز بیشتر از 2 ساعت استراحت نکن. فکر کنم حدودا بیش از 10 هزار نفر جامعه مخاطب داشته باشم حالا خانواده های آنان بماند . خداوند الحمدلله به لطف خودش اعتباری به کلام بنده داده که اکثر این عزیزان سخنان مرا می پذیرند. و همه اینها ناشی از لطف و عنایت خداون است.

گویا به چند زبان هم تسلط دارید؟
بله ، البته کلاس آموزشی نرفتم ولی به زبانهای کردی بادینی، کردی سورانی، ترکی آذری، ترکی استانبولی و زبان آلمانی تسلط دارم.

در خاتمه چه صحبتی دارید؟
همه ما به کشورمان علاقمندیم. وقتی به سلیمانیه عراق می روم از من سوال می شود آیا کشور و مسئولین  ات را دوست داری؟ من هم پاسخ می دهم بله دوست دارم. من هیچ وقت عرق وطن دوستی ام را از دست نمی دهم. من رگ گردن خود را برای کشورم می دهم. پرچم کشورمان همیشه  باید بالا باشد. حتی دخترم برای مسابقه آلمان رفته بود پرچم کشور را با خودش برده بود . دخترم در مسابقه با مقنعه بود و حجابش را حفظ کرد. آنها حتی رختکن لباس نداشتند و دخترم زیر چادر نماز کاپ دست و پایش را بست تا مشخص نباشد. موقعی هم که در مسابقه برنده شد و مقام آورد پرچم ایران را بالا برد و گفت کل سالن به احترام پرچم ایران بلند شدند.
ما مشورمان را دوست داریم ، به ویژه رهبرمان را. ولی مسئولین باید بدانند مردم و علی الخصوص بانوان سرمایه های کشور هستند و قدرشان را بدانند. حالا اگر بخری مدیران معدود نالایق کار را خراب می کنند نمی توانیم آنرا به همه کشور تعمیم بدهیم. بخاطر یک کبریت سوخته کل جعبه کبریت را دور نمی اندازند.
اما از مسئولین و به ویژه نمایندگان میخواهیم بفکر حل مشکلات مردم باشند. همه برای رفع مشکل باید به هم کمک کنیم.
باید ارزشها را بالا ببریم به جوانها بها بدهیم.
تشکر از اینکه وقت گرانبهای خودتان را در اختیار ما قرار دادید.
من هم از شما تشکر می کنم.