سوفیا عادلخانی: یکی از کارشناسان ارشد علوم ارتباطات معتقد است سالها پیش در بین اهالی ارتباطات این موضوع مورد تایید بوده است که 'روابط عمومی در ایران کارکرد و جایگاه واقعی خود را ندارد' و دلایل مختلفی هم برای آن ذکر کرده اند، از جمله اینکه مدیران با وظایف و رسالت روابط عمومی آشنایی ندارند.
عدم به کارگیری افراد متخصص در این پست، تمایل نداشتن فعالان این حوزه به اثبات خود و غیره، اکنون نیز می توان گفت بیشتر این مشکلات همچنان پا برجاست و روابط عمومی های کشور تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارند.
در این بین اما توجه به یک نکته ضروری است؛ اینکه آیا این مشکل در بخش خصوصی هم وجود دارد یا فقط در بخش دولتی خلاصه می شود؟ با اندکی تامل می توان به این نتیجه رسید که بخش خصوصی نمی تواند روابط عمومی ضعیف، خنثی و به عبارت عام 'پوستر چسبان' داشته باشد زیرا نه این دست اقدامات برایشان سودی دارد و از آن مهتر، نه نیروی مازادی دارند که اینگونه فعالیت های نه چندان اثربخش و وقت پرکن را به او واگذار کنند.
به معنای ساده تر، بخش خصوصی نمی تواند نیروی انسانی را استخدام کند و به او دستمزد بپردازد اما استفاده لازم را از حضور این نیرو نبرد. اگر هم شرکت یا مجموعه ای را سراغ دارید که از وجود چنین روابط عمومی بهره میبرد دلیل آن به این موضوع بر میگردد که در کشور ما بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی، عمده فعالیت های روابط عمومی را به بخش بازرگانی واگذار کرده اند و بخش بازرگانی است که وظیفه برقراری ارتباط با مخاطب را برعهده دارد، شرایط محصول در بازار را تحلیل می کند و به مدیریت مشاوره می دهد و حتی نسبت به معرفی مجموعه و محصولات اقدام می کند.
هر چند صحیح بودن این شیوه جای تامل و سئوال دارد اما به نظر میرسد شرکت هایی که توانسته اند وظایف و رسالت روابط عمومی را به خوبی انجام دهند (حال تحت هر عنوانی) بیشتر با موفقیت همراه بوده اند البته توصیه می شود اگر بخش بازرگانی وظایف روابط عمومی را انجام می دهد بهتر است که از متخصصان حوزه ارتباطات نیز استفاده و به صورت توامان با متخصصان حوزه بازرگانی همکاری کنند.
پس می توان به این نتیجه رسید که روابط عمومی در بخش خصوصی تقریبا جایگاه و کارکرد واقعی خود را پیدا کرده است زیرا اگر اینگونه نباشد مرگ مجموعه را شاهد خواهیم بود. روابط عمومی بخش خصوصی اگر پاسخگو نباشد، نتواند نیاز مخاطب را بررسی کند و در برقراری با مشتری ناتوان باشد بدون شک مجموعه را به قهقرا خواهد کشید.
در حالی که بخش دولتی هیچگاه اینگونه نبوده است. همانطور که تحلیلگران انتقادهای زیادی را به دولت نسبت می دهند از جمله بروکراسی اداری پیچیده، اقتصاد بیمار، ناکارآمدی، وجود نیروهای مازاد و... روابط عمومی دستگاههای دولتی نیز برخواسته از همین مکتب هستند و هیچ گاه خود را ملزم به انجام رسالت و وظایف خود ندانستهاند، کمتر پاسخگو بودهاند، برقراری ارتباط مناسب با مخاطبان برایشان اهمیت چندانی نداشته و هیچگاه نیاز آنها را نسنجیده اند.
در جریان همین زلزله اخیر غرب کشور، بسیاری از این موارد آشکار بود، از انتقادهای بیشمار از دولت گرفته تا عملکرد نه چندان مطلوب ستاد مدیریت بحران و نیز عدم اعتماد در واگذاری کمک ها به نهادی های دولتی! اما روابط عمومی کدامیک از این مجموعه ها دست به روشنگری زدند و پاسخی قانع کننده به این انتقادها ارایه داد و در واقع برای جلب رضایت مخاطب تلاش کرد؟ در حالی که بخش خصوصی به خوبی به این موارد واقف بوده و هرگاه نارضایتی از عملکرد و یا محصول آنها وجود داشته خود را ملزم به پاسخگویی و رفع ابهامات دانسته است که اگر اینگونه نباشد حتما شاهد قطع ارتباط با مشتری بوده و در نتیجه عدم فروش خدمات و یا محصولات را به دنبال خواهد داشت.
به نظر می آید این روزها روابط عمومی در بخش خصوصی حداقل یک گام نسبت به بخش دولتی جلوتر است هرچند که امید میرود بازهم شاهد تبلور و شکوفایی بیشتر روابط عمومی در بخش خصوصی باشیم که این مهم مستلزم تلاش فعالان این حوزه و همچنین اعتماد و همراهی بیش از پیش مدیران است.